خَلق از خُلق رسول الله لذّت می برد
عالمی زان سیرت دلخواه، لذّت می برد.
گرچه تشبیه اش به هر زیبا قیاسی نارواست
ماه گاه از فحوی افواه، لذّت می برد.
هرکمالی را که می جویید مردم! اسوه اوست
اسوه گی هم زین تجلی گاه، لذّت می برد.
غار و تنهایی چندین سال را کس تاب نیست
لیک احمد» زان غم جانکاه، لذّت می برد.
هیچ کس را جز محمّد» طاقت معراج نیست
سینه ی مشروح از این درگاه، لذّت می برد.
از امین خلق و خالق بیش تر یا پیش تر
مرتَضی» مولای سر آگاه، لذّت می برد.
مادح خُلق عظیم» اش در تبارک» یاد کرد
کو هم از این جلوه الله، لذّت می برد.
مِن ولیُ الله الاعظم، مِن بشیر و نذیر
کل مولود مَن استولاه، لذّت می برد
ما کجا و شاهباز قله ی لولاک»؟ لیک
هست این معنا که از آن ماه، لذّت می برد.
در طریق عشقبازی هر کسی را مَطمعی است
نافذ» دلداده از این راه، لذّت می برد.
محمد علی مشایخی(نافذ)
برد ,لذّت ,لیک ,کس ,اسوه ,مِن ,می برد ,لذّت می ,از این ,برد مِن ,مِن ولیُ
درباره این سایت